از دیرباز بشر به پدیده عشق علاقه مند بوده است اما تـا امـروز تعریف دقیق و فراگیری از عشق که بتــوانـد هـمه را قانع سازد ارایه نگردیده است. برخی معـتقدنـد کـه بـطـور غریزی عشق را می شناسند بنابراین اصلا زحمت تعریف کـردن آن را بـه خـود نـمی دهــنـد. امـا درسـالـهـای اخیر دانشمندان تـحـقـیـقـات گـسترده ای درباره عشق صورت داده و به یافته های بسیار جالبی نیز دست یافتـه انـد. از جمله آنها مـیـتـوان به نظریه "مثلث عشق" اشاره کـرد.

اين كتاب بعداز <ديالكتيك روشنگري> اثر مشترك آدورنو و هوركهايمر ترجمه مراد فرهادپور و شاگردش دومين اثري است كه به صورت كتاب از آدورنو به فارسي ترجمه شده است. حميد فرازنده مترجم كتاب خيابان يك طرفه <والتر بنيامين> با آنكه سعي در ارائه ترجمه روان از اخلاق صغير داشته اما در انتقال مضامين و مفاهيم متن به زبان فارسي دقت و تلاش لازم را صرف نكرده است با اين وجود كوشش او در شناساندن نظريه انتقادي از طريق ترجمه هايش ستودني است ولي به خواننده كتاب اخلاق صغير سفارش مي شود كه پيش از خواندن اين اثر مقاله صالح نجفي را در نقد ترجمه كتاب اخلاق صغير در روزنامه شرق مورخ 20/11/84 سال سوم، شماره 12673 را مطالعه نمايد كه كمتر دچار اشتباهات احتمالي در فهم آرا و نظريات لحاظ شده در كتاب شود.
برای اینکه خرافات را تعریف کنیم اول باید ببینیم در کاربرد معمول و روزمره به چه چیزهایی خرافات و به چه افرادی خرافاتی می گوییم. حتماَ دیده اید که برخی افراد به ویژه رانندگان تاکسی به اتومبیل خود نعل اسب می چسبانند و عقیده دارند که با این کار حادثه کمتری برایشان اتفاق می افتد. برخی افراد فکر می کنند اگر روزی از خواب بیدار شوند و گربه سیاهی ببینند آن روز اتفاق ناگواری را در پیش خواهند داشت. تعداد زیادی از افراد اگر ببینند کسی از آنها یا نزدیکانشان تعریف میکند سه بار با انگشت روی چوب میزنند و با این کار چشم شور آن فرد را دفع می کنند.اگر ما به این سخن ها و رفتارها اعتقادی نداشته باشیم آنها را خرافی می نامیم پس به نظر میرسد خرافات عقیده یا عملکردی باشد که هیچ توجیه عقلانی ندارد.
مطلبی در مورد دکتر سعید شاملو که توسط یکی از کاربران به نام وحید برای ما فرستاده شده است و گویا در سایت انجمن روانشناسی ایران به نشانی http://iranpa.org/Portal/Default.aspx?tabid=418 نیز موجود است با سپاس از وحید عزیز.
دكتر سعید شاملو، بنیانگذار روانشناسی بالینی ایران، در سال ۱۳۰۸ در ملایر چشم به جهان گشود. پس از طیّ دوران دبستان و دبیرستان برای ادامة تحصیل به کشور امریکا رفت. در آنجا در دانشگاه جورج واشنگتن، دانشگاه ایالتی واشنگتن و دانشگاه ایلینویز به دریافت درجات کارشناسی، کارشناسیارشد و دکتری در روانشناسی بالینی و فوقدکتری در رواندرمانی نایل آمد. سپس در امریکا دو سال با سمت استادیاری به تدریس پرداخت و نیز در بخش روانپزشکی بیمارستان ایلینویز بهعنوان روانشناس بالینی بخش، به فعالیت پرداخت.
پس از بازگشت به ایران، از سال ۱۳۴۰ تا ۱۳۴۲ در دانشکدة پزشکی شهید بهشتی (دانشگاه ملّی ایران) به تدریس و تحقیق و فعالیت بالینی پرداخت. از سال ۱۳۴۲ تا ۱۳۷۳ در دانشگاه تهران، سپس دانشگاه علوم پزشکی تهران با سمتهای استادیاری، دانشیاری و استادی به تدریس و تحقیق و ارائه خدمات بالینی اشتغال داشت. در سال ۱۳۷۳، گروه روانشناسی دانشگاه علوم بهزیستی و توانبخشی را تأسیس کرد و از آن سال استادی و مدیریت همان گروه را بر عهده داشت.

اندیشه های نیچه در قالب گزین گویه هایی ارائه شده است که همین سبک ارائه هم روشنگر و هم ابهام آفرین بوده است. بی تردید پیامبر دانستن نیچه سخنی ضد نیچه ای است هر چند او در اواخر عمر بین شطح(به همان تعبیر ابن عربی یعنی سخنی ناموزون که به گوش سنگین آید) و هذیان تبدیل به مسیح شدن آونگ وار در نوسان بود. با این وجود اهمیت او نه از حیث خنک شدن دل منور فکران محجور بلکه از این بابت که او یک آغاز گر است و به قول خودش لشکر کشی بدون دود و باروت به کشور اخلاق به معنای لوس مسیحی اش می کند و از این منظر که او پایه های جهان بینی و فلسفه موجود در زمان خود را به لرزه در آورد و از همه مهمتر او مفهوم ناخودآگاهی را به روشنی مطرح کرد. اهمیت دیگر او به نظر ما مشارکتی بود که در رواندرمانی تحلیلی از نوع روابط با آبجکت انجام داد. اینکه سلف دارای مکانیت نیست و در واقع ما با یک سلف زمانمند مواجهیم از نظرهای پیشگام نیچه است. در ادامه خلاصه ای از کتاب فریدریش نیچه و گزین گویه هایش ترجمه پریسا رضایی و رضا نجفی نشر: مروارید آمده است مطالعه این کتاب را به تمامی کاربران توصیه می کنیم. از خانم ها حیدری و فرجی که در خلاصه سازی و تایپ این گزیده مشارکت کرده اند سپاسگزاری می کنیم.

برلين: تا آنجا كه بتوانم كوشش خواهم كرد. فلاسفهي امروز، يا دست كم بعضي از آنها، از اين جهت كه موضوع به مردم مربوط ميشود، به خودشان لطمه زدهاند چون مصرانه ميگويند كه عمدتاً با زبان سروكار دارند. مردم هم فكر ميكنند كه لابد اين كاري پيش پا افتاده است و فلاسفه به معناي مراد فرهنگ نويسان يا اهل دستور زبان يا زبان شناسان با زبان سروكار دارند و اگر اين طور باشد، مسلماً فرهنگ نويسان و اهل دستور زبان در اين كار ماهرترند. ولي در واقع فلاسفه حقيقتاً سروكارشان با زبان است چون معتقدند كه ما با استفاده از واژهها فكر ميكنيم و واژه خودش گاهي به معناي عمل و كردار است و، بنابراين، بررسي زبان مساوي با بررسي فكر و حتي سراسر ديدگاهها و طرز زندگي است. وقتي كسي با اين مسائل دشوار فلسفي روبهرو ميشود كه پاسخ آشكاري ندارند، ممكن است براي شروع كار از خودش بپرسد: «اين چگونه سؤالي است؟ ما دنبال چه نوع جوابي ميگرديم؟ آيا اين سؤال از فلان قسم است يا از قسم ديگر؟ آيا به امور واقع و آنچه هست مربوط ميشود؟ يا سؤالي مربوط به منطق و نسبت بين تصورات است؟ يا مخلوطي از اين دو؟ يا هيچ كدام.» سوا كردن تصورات و مقولات به اين ترتيب كار نسبتاً مشكلي است؛ ولي همهي فلاسفه خوب، صرفنظر از اينكه چه اسمي روي آن بگذارند، اين كار را كردهاند و ميكنند. هيچ عيبي ندارد كه نام آن را نظم و سامان دادن به آشفتگيها بگذاريم، البته سواي اينكه كساني كه متوجه نبودهاند يا سوء نيت داشتهاند، گمراه شدهاند. اين قبيل آشفتگيها به آشفته فكري ميانجامد و آشفته فكري هم به وحشيگري در عمل.......
بی تردید آیزایابرلین فیلسوفی برای تمام فصول است. انتشار مصاحبه ای با او در پی اس ایران تاکید بر اهمیت درک فلسفی در رواندرمانی به ویژه رواندرمانی تحلیلی یا روانکاوانه است. این مصاحبه در دو قسمت باز نشر می شود. این مصاحبه بخشي است از كتاب «مردان انديشه»، ( مجموعه مصاحبههاي برايان مگي با فيلسوفان معاصر) با ترجمه عزتالله فولادوند که کاربران سایت را به مطالعه این کتاب دعوت می کنیم.
مگي: ميخواهم به مصاف بعضي سؤالات كاملاً اساسي بروم. چرا اساساً كسي بايد به فلسفه علاقه داشته باشد؟ چرا فلسفه مهم است؟ اصولاً فلسفه چيست؟
فيلسوفي كه از او براي بحث دربارهي اين سؤالها دعوت كردهام، داراي شهرت جهاني است: سر آيزايابرلين، (1) دارندهي نشان لياقت (OM) ، عضو هيئت علمي كالج اُل سولز (2) در دانشگاه آكسفورد، زندگينامه نويس كارل ماركس، و مردي به خصوص برجسته به مناسبت اطلاعاتش در تاريخ انديشهها.
می توان در بهشت بود و جهنم را به همراه برد و می توان در جهنم بود و بهشتی را در درون داشت.
نوروزتان با نو شدن درونتان مصادف باد
وجود كتابهايي كه در عين ايجاز و سادگي، حاوي اطلاعات لازم و مفيد در زمينه معارف و دانشهاي مختلف بشري باشند اين امكان را فراهم ميكنند كه
علاقهمندان با صرف اندكي وقت و بدون درگيري با مفاهيم پيچيده و تخصصي بتوانند اطلاعات كلي مورد نياز خود را از آنها برگيرند. كتاب «خودآموز يونگ» اثر روت اسنودن با ترجمه نورالدين رحمانيان نيز از اين دست آثار محسوب ميشود. نويسنده اين كتاب روت اسنودن با استادي تمام ضمن رعايت ايجاز و سادگي، نظريهها و دستاوردهاي روانشناختي كارل گوستاو يونگ صاحبنظر نامآور قلمرو روانشناسي را مطرح و معرفي ميكند.