
این اندیشمند، در پانزدهم اپریل 1920 در بوداپست مجارستان به دنیا آمد، در 1938 به امریکا مهاجرت کرد و در همان جا در هشتم سپتامبر 2012 در سن نود و دو سالگی درگذشت. او عمر خود را به عنوان یک استاد دانشگاه ایالتی نیویورک صرف انتقاد از پایه های اخلاقی و علمی روانپزشکی معاصر و نظام بهداشتی ـ درمانی جامعه کرد.
کتاب افسانه بیماری روانی در 1960 و تولید دیوانه 1970 ساس به ساختار روانپزشکی و روانشناسی معاصر انتقادهای جدی وارد کرد. به عنوان نمونه او در افسانه بیماری روانی بر این باور است که بیماری روانی و طبقه بندی های تشخیصی روانپزشکی بیشتر از انکه راه گشا باشند خود مشکل زا هستند. او روان را مقوله ای غیر جسمانی می دانست و اختلال در آنرا پیامد گرفتاری ها و مشکلات زندگی می دید. او شیوه برخورد روانپزشکی با این مشکل ها را نه تنها درمانبخش نمی دانست بلکه مشکل آفرین قلمداد می کرد .

در ابتدا، محققین هر دو دسته نوزادان آمریکایی و سوئدی را به دو گروه تقسیم کردند. سپس پستانکهایی را در اختیار هر دو گروه قرار دادند که به رایانه متصل شده بود. بعد، برای گروهها، صدای حروف صدادار را پخش کردند. نیمی از نوزادان، حروف صداداری را میشنیدند که در زبان مادری خودشان به کار میرود و نیم دیگر، حروف صدادار مربوط به یک زبان بیگانه را میشنیدند.

نامه انيشتين به فرويد:
آقاي فرويد عزيز آيا در مقابل فاجعه شوم جنگ راه نجاتي براي بشريت وجود دارد؟ چرا بايد انسانها اين طور بي رحمانه همديگر را بكشند؟ چرا تمام كوششها براي يك صلح پايدار به شكست منجر شده است؟
چرا انسانها اين قدر خون خوار وبي رحم هستند؟ چرا مردم اجازه مي دهند ديكتاتورهاي جاني وديوانه از احساسات آنان سو استفاده كنند وآنان را تا مرز جنون وكشتن همسايگان خود به كار ببرند؟
آيا هدايت رشد روان انسان در جهتي كه توان مقابله با جنون نفرت ونابودي را داشته باشد امكان پذير است؟

گاهی خواهر یا برادر می خواهد که برادر یا خواهر نوزاد خود را در آغوش بگیرد در چنین مواردی یک مادر عاقل به هیچ وجه نباید بار مسوولیت را بر گردن فرزند خود بیندازد، بلکه خودش نیز در آن نزدیکی می ماند که اگر لازم شد کودک خود را به آغوش امنش بازگرداند. به طور حتم یک مادر دانا فرض را بر این نمی گذارد که جای بچه اش در آغوش دختر یا پسرش امن تر است. من مراجعانی را می شناسم که خاطره آغوش برادر یا خواهر کوچکترشان مانند احساسی ناجور و کابوسی ناامن سراسر عمرشان دست از سرشان برنداشته است. در این کابوس ها هر لحظه ممکن است که کودک از بغل خواهر یا برادرش بیفتد اینگونه است که کودک ترسان همشیر خود را بیشتر در بغل می فشارد تا سقوط نکند{کاری که چشم می کند ابرو نمی کند}
دی دبلیو وینی کات روانکاو شهیر بریتانیایی